رعد

اینجا کلبه تنهایی من است کسی نمی اید کسی نمیبیند کسی نمیفهمد فقط من هستم و تو.. معبود بزرگ من.. نمیخواهم کسی بیاید و ببیند..

رعد

اینجا کلبه تنهایی من است کسی نمی اید کسی نمیبیند کسی نمیفهمد فقط من هستم و تو.. معبود بزرگ من.. نمیخواهم کسی بیاید و ببیند..

مکاتب ادبی


تفاوت مکتب کلاسیک و رمانتیک

  1. ١. کلاسیک ها بیشتر ایده الیست هستند یعنی در هنر می خواهند بیشتر زیبایی و خوبی را شرح دهند حال انکه رمانتیک ها علاوه بر زیبایی ,زشتی و بدی را هم می خواهند نشان دهند
  2. ٢.کلاسیک ها عقل را اساس شعر قرار  می دهند حال انکه رمانتیک ها بیشتر پایبند احساس و خیال پردازی اند
  3. ٣. کلاسیک ها تیپ و الهام اثار خویش را ازهنرمندان یونان و روم قدیم می گیرند و رمانتیک ها از ادبیات مسیحی قرون وسطی رنسانس و افسانه های ملی کشورهای خویش الهام می گیرند کلاسیک های قرن هفدهم افکار فلسفی را از ارسطو می گیرند و رمانتیک ها بیشتر به شکسپیر استناد می کنند
  4. ۴. کلاسیک ها بیشتر طرفدار وضوح و قاطعیت اند و رمانتیک ها پابند جلال و رنگ و منظره
  5. ۵. برنامه رمانتیک ها مبارزه و روش انها به کلی منفی است انها همه اصول و قواعد کلاسیک را در هم شکسته و دور انداخته و معتقد به ازادی در بیان هستند

 

 

نمونه ای از اثار کلاسیک ها

 

بلوط و نی

درخت بلوط روزی به نی گفت شما حق دارید که از جور طبیعت بنالید یک گنجشک کوچک برای شما بار سنگینی است کوچکترین بادی که به زحمت چینی بر چهره اب می اندازد شما را وا می دارد که سر خم کنید و حال انکه جبهه من مانند کوه های قفقاز نه تنها جلوی اشعه افتاب را می گیرد بلکه هجوم طوفان را هم حقیر می شمارد هرچیزی برای شما تند باد است برای من نسیم  باز هم شما اگر در پناه شاخ و برگ من که اطراف را می پوشاند به دنیا می امدید اینهمه رنج نمی بردید من شما را از طوفان حفظ می کردم اما شما اغلب در حاشیه های مرطوب قلمرو باد به دنیا می ایید به عقیده من طوفان با شما بد کرده است

بوته نی به او پاسخ داد دلسوزی شما از سر نیکدلی است من کمتر از شما در معرض خطر بادم من خم می شوم  و نمیشکنم شما تاکنون در برابر ضربات وحشتناک انها ایستاده اید و کمر خم نکرده اید اما باید پایان کار را دید هنوز این کلمات بر زبان اوست که از انتهای افق دهشناکترین فرزندی که باد شمال تا انروز بر پشت خود حمل کرده است بود با خشم هجوم می اورد درخت پا بر جا می ایستد  و نی خم می شود باد زور خود را دوچندان می کند و چنان خوب از عهده ی کار بر می اید که درختی را  که سر در اسمان داشت و پاهایش به قلمرو  مردگان می رسید از ریشه درمی اورد

                                                                                                   

                                                                             لافونتن نویسنده فرانسوی مکتب کلاسیک 

   

 

 

  

 نمونه ای از اثار رمانتیک ها

 

اندره دوموسه نویسنده و شاعر فرانسوی مکتب رمانتیک در برابر رمانتیسم چنین می گوید :((رمانتیسم نه تحقیر قانون سه وحدت کلاسیک است نه در امیختن کمدی با تراژدی و چیز دیگری از این قبیل بیهوده برای گرفنت پروانه ای بالهای او را می چسپید زیرا رشته های ظریفی که این بال را به بدن او وصل می کند در میان انگشتانتان نابود خواهد شد . رومانتیسم ستاره گریانی است رومانتیسم نسیم نالانی است رومانتیسم پرتو ناگهانی و سرمستی بیماری است...)) 

                                                                                                              

عمر زمین

نیجل کلدر فارغ التحصیل دانشگاه کمبریج در رشته علوم طبیعی و فیزیکدان ازمایشگاهای تحقیقاتی مالرد در انگلستان در کتابش با نام زمین ناارام چشم انداز تاریخ بشری را اینگونه توصیف می کند :

می توانیم مادر زمین را بانویی 46 ساله ترسیم کنیم به شرط انکه سالهای عمر اورا کلان سده (یک ملیون سده ) در نظر بگیریم هفت سال نخستین زندگی او برای زندگی نامه نویسان به کلی ناشناخته است اما اعمال دوره اخر کودکی او در سنگهای قدیمی در گرینلند و جنوب افریقا دیده می شود سطح سیاره ما مانند حافظه ادمی گذشته را تحریف می کند بر رویدادهای تازه تر تاکید می ورزد و بقیه رویدادها را در هاله ابهام فرو می برد یا دست کم در پیوندهای نا چشمگیر سلسله کوههای از هم گسسته پنهان می دارد

بیشتر چیزهای که روی زمین میشناسیم از جمله همه چیزهای اساسی در زندگی جانداران محصول شش سال اخیر این بانوست به اصطلاح شکوفایی او در میانسالی است تا 42 سالگی قاره هایش از زندگی به کلی عاری بود و تا 45 سالگی _فقط یکسال پیش _گیاهان گلدار پیدا نشده بود ,از جمله دایناسورها حیوانات دست اموز او بودند و پاره پاره شدن اخرین ابر قاره در جریان بوده .

دایناسورها هشت ماه پیش از این ناپدید شدند و پستانداران نورسیده جای انها را گرفتند . در نیمه اخرین هفته نوعی گوریل انسانوار جای خود را به انسانی گوریل وار داد و مادر زمین در پایان هفته شروع کرد به لرزیدن از سرمای اخرین تکه های عصر یخ .از زمانی که موجود تازه ای به نام انسان اندیشه ورز   می نامد شروع کرد به دنبال کردن سایر حیوانات فقط چهار ساعت گذشته است و کشاورزی و یکجا نشینی همین یکساعت پیش ابداع شد .

یک ربع ساعت قبل موسی قوم خود را از شکافی در پوسته ی زمین به سلامت گذراند وحدود پنج دقیقه بعد عیسی بر فراز دره ای درباره ی گناه موعظه کرد ]وسه دقیقه پس از ان فرشته ای بر محمد(ص) فرود امد و گفت بخوان به نام پروردگارت ...[ درست یک دقیقه پیش در عمر 46 ساله مادر زمین انسان انقلاب صنعتی را اغاز کرد او در همین دقیقه بر شمار خود و مهارتهایش به میزان عظیمی افزود و سیاره را در جستجوی سوخت و فلزها تاراج کرد طبق ترتیب زمانی نیجل کلدر ,نیاکان انسان در اخرین روز تعطیل همراه با مادر زمین از اخرین جبهه ها یعصر یخ می لرزیدند همین اخرین تعطیل دورها یرا در بر می گیرد که از حدود 3 میلیون ق.م تا 500000ق.م به طول می انجامد

                                                       

                                                   پیوندهایی فراسوی زمان و مکان                                       

مقدمه


وبلاگ من

 

گاهی وقتا ما ادمها نیاز داریم به اینکه حرف بزنمیم, بگیم ,فریاد کنیم بدون اینکه اوای صدامون

توی این هستی غم الود و توی این دنیای پر از درد طنین انداز شه. وقتی بی صدا فریاد زدی شاید دوست داری کسی صدات را بشنوه مهم نیست پاسخ بده فقط دوست داری بشنوه .

نوشته های ما ادم ها  فریاد بی اوای درونمونن ,مهم نیست ظاهر این نوشته ها قشنگ و جذاب باشه, مهم نیست اصول و قواعد ادبی را رعایت کنی ,مهم نیست ادیبانه باشن ,نه اینکه

 اینا مهم نیست نه مهمه اما اگه از عمق وجودت از سرچشمه درونت این فریادها بلند بشه دیگه قواعد ادبی نمی خواد, فقط یه دل مثل دل خودت می خواد که بفهمدشون .چه قدر خوبه که سکوت  کنیم اما فریاد بزنیم .

من اصلا قصد نداشتم تو یه بلاگ علمی و ادبی دانشجویی دلنوشته بنویسم . اصلا هدفم این نبود فقط  قصدم این بود که با کمک بچه ها مطالب علمی و ادبی و اجتماعی بنویسیم ..

هیچ وقت تصمیم نداشتم دلنوشته ها و دست نوشته هام را هم توی وبلاگ بذارم اما خاموشی سخته باید در سکوت فریاد کشید .