رعد

اینجا کلبه تنهایی من است کسی نمی اید کسی نمیبیند کسی نمیفهمد فقط من هستم و تو.. معبود بزرگ من.. نمیخواهم کسی بیاید و ببیند..

رعد

اینجا کلبه تنهایی من است کسی نمی اید کسی نمیبیند کسی نمیفهمد فقط من هستم و تو.. معبود بزرگ من.. نمیخواهم کسی بیاید و ببیند..

فریاد از این..

 

 وقتی بچه بودم بیخ گوشم خواندند از محبت خارها گل میشود.. امروز که بزرگ شده ام فهمیدم از محبت گل ها خار میشود و من خوار

 

فریاد ازین روزگار.. خدایا این دنیا چه زندانیست؟ به کدام گناه چنین محکومیم به این زمین رنج الود! ادمها این مجسمه های سنگی!! خدایا عذاب های جهنم رابه زیستن در کنار این قلب ها سنگ ترجیح میدهم خدایا غرور و خودخواهی این مردمان را چگونه میتوان تحمل کرد.؟! اینان محبت را با فریب، عشق را با هوس و ایثار را با غرور جواب میدهند.. خدایا تو انسان را افریدی ومحبت خودت را در قلب انسان این پاکترین گوهر وجودیش انداختی اما صدافسوس باارزشترین چیزها نزد تو بی ارزشترینشان در نزد ادمیان است چه دل شکستن ساده است و چه قلبها بی ارزش خدایا..  

نظرات 1 + ارسال نظر
بهار یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ب.ظ http://www.girllown.blogsky.com

خداوندا :

آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم

و آن گونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم .

آمین . . .


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد